در راستای اینکه اتفاقات مربوط به 14خرداد از الآن دارد خیلی هیجان انگیز میشود و در پهنای آنکه رفسنجانی با انتشار نامهای «موضع»اش را دوباره به رهبری که خیلی دوست دارد این چیزها را ببیند از پهنا نشان داد، آن دفتر معظم میمون (با اورانگوتان فرق دارد) جوابیهای به هاشمی ارسال کرد که متن آن برای اولین بار بعد از اختراع بوق دوچرخه اینجا میآید:
از: منی که خودت به اینجا رساندی
به: توئی که لعنت بر خودت باد
شنیدهایم پارسال بعد از اینکه دادیم حسن آقا را در مرقد بطور خودجوش گچی بنمایند جنابعالی دم درآوردهای. ما یک عکس از وسط دعوای آنروز که نمیدانیم کدام هیچی نداری آنرا منتشر نمود روئیت کردیم، توی عکس جنابعالی همچی بیتوجه داری از کنار ما رد میشوی که انگار از بغل سنده رد شده باشی. حسن آقا هم که کنار تو است کاملاً معلوم است یکجوری دارد راه میرود که یک مشتش این مصطفی نجار را دراز میکند بیمارستان. ببینم جنابعالی در اوقات فراغت به حسن آقا بوکس یاد میدهی؟ بنده آنموقع از ناتمام ماندن سخنرانی حسن آقا خ.ر کیف بودم درست ملتفت اوضاع نشدم، اصلاً چرا همچی چپ چپ بما نگاه میکردی؟ تو انگار خوشت میآید ما هر چند وقت یکدفعه بدهیم بطور خودجوش بریزند سر فائزه. حالا آن آقا مهدیات که در رفت، هیچی.
ببینم چاقال! تا حالا فقط وقتی منافع خودت و بر و بچ به خطر میافتاد صدات درمیآمد، چی شده که حالا از بقیه دفاع میکنی؟ تو به خانوادهی بهشتی و رجائی و مطهری و طالقانی چیکار داری؟ به خانوادهی سرداران جنگ چیکار داری؟ برو خانواده خودت را جمع کن تا ندادهام بطور خودجوش جمعشان بکنند. معلوم است که ما دوازده سال قبل احساس مینمودیم در انتخابات تقلب شده است. فقط اشتباهی تقلب شد؛ ما گفته بودیم چهل میلیون تا بگذارند روی رأی ناطق، یارو چهار میلیونتا گذاشت. دورهی بعد هم تقلب شد: گفته بودیم بطور خودجوش فلاحیان یا نهایتاً همین توکلی کچل رئیس جمهور بشود، تو یک کاری کردی که نشد. ما هم دورهی بعد زدیم دهنت را سرویس کردیم این قزمیت مموتی را کشیدیم بالا.
باز هم میگوئی احساس ما بر تقلب بوده؟ ما کلاً بر تقلبیم. خود تو با تقلب ما را ولی فقیه کردی. دوست داری بروم به همه بگویم آن قصههائی که از امام دربارهی ما گفتی همهاش چاخان بوده؟ معلوم است که میزان بودن رأی مردم ما را برآشفته میکند. اگر قرار بود میزان رأی این ملت باشد که ما الآن رفته بودیم واتیکان داشتیم خارج عیسی مسیح تلاوت میکردیم. معلوم است که ما سکوت مصلحتی میکنیم. عین تو که همیشه جیغ و داد مصلحتی میکنی!
از: منی که خودت به اینجا رساندی
به: توئی که لعنت بر خودت باد
شنیدهایم پارسال بعد از اینکه دادیم حسن آقا را در مرقد بطور خودجوش گچی بنمایند جنابعالی دم درآوردهای. ما یک عکس از وسط دعوای آنروز که نمیدانیم کدام هیچی نداری آنرا منتشر نمود روئیت کردیم، توی عکس جنابعالی همچی بیتوجه داری از کنار ما رد میشوی که انگار از بغل سنده رد شده باشی. حسن آقا هم که کنار تو است کاملاً معلوم است یکجوری دارد راه میرود که یک مشتش این مصطفی نجار را دراز میکند بیمارستان. ببینم جنابعالی در اوقات فراغت به حسن آقا بوکس یاد میدهی؟ بنده آنموقع از ناتمام ماندن سخنرانی حسن آقا خ.ر کیف بودم درست ملتفت اوضاع نشدم، اصلاً چرا همچی چپ چپ بما نگاه میکردی؟ تو انگار خوشت میآید ما هر چند وقت یکدفعه بدهیم بطور خودجوش بریزند سر فائزه. حالا آن آقا مهدیات که در رفت، هیچی.
ببینم چاقال! تا حالا فقط وقتی منافع خودت و بر و بچ به خطر میافتاد صدات درمیآمد، چی شده که حالا از بقیه دفاع میکنی؟ تو به خانوادهی بهشتی و رجائی و مطهری و طالقانی چیکار داری؟ به خانوادهی سرداران جنگ چیکار داری؟ برو خانواده خودت را جمع کن تا ندادهام بطور خودجوش جمعشان بکنند. معلوم است که ما دوازده سال قبل احساس مینمودیم در انتخابات تقلب شده است. فقط اشتباهی تقلب شد؛ ما گفته بودیم چهل میلیون تا بگذارند روی رأی ناطق، یارو چهار میلیونتا گذاشت. دورهی بعد هم تقلب شد: گفته بودیم بطور خودجوش فلاحیان یا نهایتاً همین توکلی کچل رئیس جمهور بشود، تو یک کاری کردی که نشد. ما هم دورهی بعد زدیم دهنت را سرویس کردیم این قزمیت مموتی را کشیدیم بالا.
باز هم میگوئی احساس ما بر تقلب بوده؟ ما کلاً بر تقلبیم. خود تو با تقلب ما را ولی فقیه کردی. دوست داری بروم به همه بگویم آن قصههائی که از امام دربارهی ما گفتی همهاش چاخان بوده؟ معلوم است که میزان بودن رأی مردم ما را برآشفته میکند. اگر قرار بود میزان رأی این ملت باشد که ما الآن رفته بودیم واتیکان داشتیم خارج عیسی مسیح تلاوت میکردیم. معلوم است که ما سکوت مصلحتی میکنیم. عین تو که همیشه جیغ و داد مصلحتی میکنی!