۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

حیدر مصلحی وزیر اطلاعات : کمک دشمن به سران فتنه بالاتر از این حرفهاست

به گزارش آخرین نیوز وزیر اطلاعات در خصوص مطرح شدن بحث کمک یک میلیارد دلاری از طرف کشورهای خارجی به سران فتنه گفت: بله چنین مسئله ای صحیح است.

حجت الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در پاسخ به سوال برنا در خصوص مطرح شدن بحث کمک یک میلیارد دلاری از طرف کشورهای خارجی به سران فتنه گفت: بله چنین مسئله ای صحیح است.
وی ادامه داد: البته ارقام این کمک ها بالاتر از این حرف ها است و شما روی بالاتر از این حساب کنید.

هنگامی که این خبر را خواندم ، حکایتی از شاه عباس صفوی به خاطرم آمد . که خواندنش خالی از لطف نیست :

یک شب شاه عباس صفوی با لباس مبدل در اصفهان می گشت ببیند در شهر چه می گذرد و از نزدیک با مردم صحبت کند و حقیقت را بدون واسطه از زبان مردم بشنود. در راه درشکه ای را صدا زد تا سوار شده و در شهر گشتی بزند و هم با درشکه چی صحبت کرده و از اخبار روز مطلع گردد.
شاه عباس صفوی شروع کرد به پرسش درباره ی زندگی روزمره مردم و کسبه و ... درشکه چی پاسخ های سر بالا داده و پس از این که کمی حرف های بی معنی و مبتذل زد شروع کرد به شوخی کردن و پاسخ های بی معنی می داد. شاه عباس به او گفت : مقل این که خیلی سر حال و شاد و شنگولی؟ بوی الکل دهانت هم تا این جا می آید. آیا دمی به خمره زده ای ؟ ( در زمان صفویه مشروب خواری جرمی نابخشودنی بود و حکم بسیار سنگینی داشت ، با این که پادشاهان صفوی همگی شراب خواره و خمار بوده اند . اما از ترس آخوند ها در خفا این کار را می کرده اند . )
به هر روی شاه عباس از درشکه چی پرسید : « آیا چیزی نوشیده ای ؟ »
درشکه چی پاسخ داد : « برو بالا » ( یعنی چیزی سنگین تر و قوی تر نوشیده ام )
شاه عباس گفت : « آیا دمی به خمره زده ای؟ »
درشکه چی : « برو بالا »
شاه عباس : « آیا فقاع ( همان آبجو ) آشامیده ای ؟ »
درشکه چی : « برو بالاتر »
شاه عباس : « آیا شراب خورده ای ؟ »
درشکه چی : « بالاتر »
.
.
.
... شاه عباس : « آیا عرق نوشیده ای ؟ »
درشکه چی : « آفرین ، زدی به هدف »
در همین موقع درشکه چی که کمی هوای تازه به صورتش خورده بود و سرگرم صحبت بود ، مقداری مستی از سرش پرید و به فکر فرو رفت . پس از این که لحظه ای فکر کرد ، مشکوک شده و از شاه عباس پرسید :
« نکنه تو مفتشی ؟ »
شاه عباس پاسخ داد : « برو بالا »
درشکه چی گفت : « آیا گزمه یا عسس نیستی ؟ »
شاه عباس : « برو بالا »
درشکه چی : « میر شب چطور ؟ »
شاه عباس : « برو بالاتر »
درشکه چی : « قراول خاصه هستی ؟ »
شاه عباس : « بالاتر »
.
.
.
... درشکه چی : « شما وزیر اعظم هستید ؟ »
شاه عباس : « باز هم بالاتر »
درشکه چی لرزان پرسید : « قبله ی عالم به سلامت باد ، قربان نگویید که شما خود شاه عباس مرشد کامل هستید ؟ »
شاه عباس صفوی پاسخ داد : « آفرین ، زدی به هدف ! »
درشکه چی با رنگ و رویی پریده ، ناگهان سکوت کرده و هیچ نگفت و مانند چوب خشکی سیخ نشسته و تکان نمی خورد .
شاه عباس پرسید : « تو را چه شده ؟ نکند ترسیده ای ؟ »
درشکه چی پاسخ داد : « قربانت شوم ، برو بالا »
شاه عباس : « داری می لرزی ؟ »
درشکه چی : « برو بالاتر »
شاه عباس : « آیا دست و پایت خشک شده است ؟ »
درشکه چی : « بالاتر »
.
.
.
... شاه عباس : « آیا زهره ترک شدی ؟ »
درشکه چی : « برو بالاتر »
شاه عباس : « نکند از وحشت خودت را خیس کرده ای و شاشیدی ؟ »
درشکه چی : « باز هم بالاتر »
شاه عباس صفوی پرسید : « می گویم شاید در تنبانت ریده ای ؟ »
درشکه چی پاسخ داد : « آفرین زدی به هدف »

نمی دانم چرا وقتی که این خبر را خواندم به یاد این حکایت افتادم . « برو بالا »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر