وقتی لبخند را روی صورتش دیدم دچار حالت تهوع شدم. “نه … نه … نه” با خودم فکر کردم که این امکان ندارد.
در مورد تصویر محمود احمدینژاد رییسجمهور صحبت میکنم وقتی که به منشور کوروش که به موزه ملی ایران قرض داده شده، نگاه میکرد. نمیتوانستم به پوزخند خودخواهانه احمدینژاد بیشتر از پنج ثانیه نگاه کنم. آن قدر عصبانیام میکرد که صفحه کامپیوتر و دست راست من قربانیان بیگناه این خشم میشدند.
دقیقا زمانی که فکر میکردم از این بدتر نخواهد شد، عکس دیگری از مراسم رونمایی از منشور کورش در تهران دیدم که محمود احمدینژاد یک چفیه روی شانه یک بازیگر که نقش کوروش کبیر را بازی میکرد، انداخت.
ده انگشتم را به دو مشت گره کردم و نگاه کردم به قرمز شدن بندهای انگشتم و شنیدم که کوروش کبیر در قبر به خود لرزید.
برای اولین بار بعد از انقلاب 1357 ایران، موزه بریتانیا منشور معروف کوروش کبیر را به ایران میدهد. این منشور به موزه ملی ایران در تهران آورده شد و برای چهار ماه در آنجا میماند. قرار بود منشور در سپتامبر 2009 به ایران قرض داده شود؛ ولی با توجه به اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، موزه بریتانیا از این کار سر باز زد. تهران اخیرا تهدید کرده بود که تا زمانی که منشور به ایران قرض داده نشود، همکاری خود را با موزه بریتانیا قطع خواهد کرد.
یک سال بعد موزه بریتانیا تسلیم شد. چگونه میشود که یکی از بزرگترین موزههای دنیا این قدر کور باشد؟ آیا آنها نمیدانستند که ایرانیان سراسر جهان از اینکه به مسئولان ایرانی اجازه داده میشود به منشور کوروش حتی با یک انگشت دست بزنند، دلخور میشوند؟
بیایید آرزو کنیم و ایمان داشته باشیم که این توقف کوتاه منشور کوروش در ایران، رژیم ایران را که بسیار ظالمتر از کسی است که خود را شاهنشاه ایران خواند، به سوی نابودی رهنمون سازد
موزه بریتانیا در مطلب مطبوعاتی خود میگوید: «با این حال که روابط ایران و بریتانیا در حال حاضر دچار مشکل است؛ ولی مسئولین موزه بهتر دیدند تا روابط فرهنگیای که طی سالیان شکل گرفته برقرار بماند، روابطی که به خودی خود میتواند به روابط بهتر مبتنی بر گفتگو، انعطاف و فهم بیانجامد».
حرفهای بیمعنی، من فکر میکنم حتی موزه بریتانیا هم یک کلمه از حرفهایی که زده را باور ندارد. موزه ملی ایران در دست رژیمیست که کاملا دشمن تاریخ پیش از اسلام کشور و مخصوصا پیکر تاریخی کوروش کبیر است. موزه بریتانیا میتوانست اعتراض شدید خود را با امتناع از دادن این اثر تاریخی به رژیمی که از کوروش کبیر نفرت دارد، نشان دهد. آنها میتوانستند از این فرصت مناسب برای اشاره کردن به جنایات رژیم ایران که علیه تاریخ قبل از اسلام مرتکب شده، استفاده کنند.
فقط یک نگاه به آنچه اخیرا گذشته، نمونههای برجستهای از بیاحترامی به تاریخ ایران کهن را به ما میدهد. ساخت سد سیوند در شمال غربی شیراز باعث صدمه زدن به مناطق غنی باستانشناسی شد. در کنار 130 منطقه باستانشناسی، توجه بیشتر به تاثیرات سد روی میراث جهانی یونسکو بود. مخصوصا پاسارگاد، پایتخت تاریخی امپراطوری ایران که توسط کوروش کبیر ساخته شده بود و مقبره کوروش. باستانشناسان معتقدند مخزن آبی که با سد درست شده، رطوبت را افزایش میدهد و در نتیجه مجموعه پاسارگاد را تهدید میکند.
مثال دلآزار دیگر، به علت احداث خط را آهن شیراز ـ اصفهان که در فاصله پانصد متری از منطقه تاریخی نقش رستم قرار دارد، مقبره خشایار شاه در خطر تقسیم شدن به دو قسمت است. در ژانویه 2010 تحقیقات کارشناسی نشان داد که سطح زمین در پای نقش برجسته «نقش رستم» پنج سانتیمتر فرو رفته. بعضی از کارشناسان معتقدند که خط آهن شیراز ـ اصفهان که از فاصله یک کیلومتری نقش رستم میگذرد و لرزش حاصل از رد شدن قطار، دلیل این مسئله است.
بیشتر از این احتیاج به گفتن است؟ این یک توهین به تاریخ ایران و همچنین قسمت بزرگی از تاریخ جهان است که موزه بریتانیا راضی به دادن منشور کوروش کبیر به رژیمی شد که هیچ احترامی برای تاریخ ایران باستان و کوروش کبیر قائل نیست.
رژیم متعصب ایران، حتی از کوروش به خاطر اینکه او تمام چیزهایی که آنها هیچ ارزشی برایش قائل نیستند را یادآوری میکند، متنفر است. یک نگاه به خود منشور کوروش بیاندازید. نوشته خطی روی شیء توضیح میدهد که چگونه کوروش، بابل قدیم را 539 سال قبل از میلاد تسخیر میکند و آخرین پادشاه بابل را دستگیر میکند. همچنین میگوید چگونه زیارتگاههای خدایان مختلف را بازسازی میکند، انسانهای زیادی را که توسط بابلیها به بردگی گرفته شده بودند، آزاد میکند و ترتیب باز گرداندن آنها به سرزمین پدریشان را میدهد. اشارهای به یهودیانی که به عنوان برده توسط «نبوچان نظر» به بابل آورده شده بودند، نمیکند؛ اما آزادی آنها نیز قسمتی از آن حکومت بود. از منشور کوروش کبیر اکثرا به نام قدیمیترین منشور حقوق بشر نام برده میشود و به عنوان نماد انعطاف و احترام به افراد مختلف و عقیدههای (ادیان) مختلف ارزش بسیاری دارد.
انعطاف … احترام … حقوق بشر. رژیم کنونی ایران با این کلمات بیگانه است. باور نمیکنم خیلی از ایرانیها میترسند که رژیم به منشور آسیب برساند یا حتی آن را از بین ببرد. این چیزی نیست که مرا نگزان میکند. چیزی که مرا نگران میکند این است که یک کشور اروپایی بار دیگر فرصت را برای مجکوم کردن کارهای غلط جمهوری اسلامی از دست داد. این باعث میشود تحریمهای اتحادیه اروپا به نظر مسخره بیاید. چیزی که مرا نگران میکند این است که بریتانیا بار دیگر مردم ایران را با دادن منشور کوروش کبیر به رژیم ایران آزرده کرده است؛ رژیمی که سعی دارد تاریخ ایران باستان را به عنوان سندی دال بر این که این کشور هماکنون عقبماندهتر از 2500 سال پیش است، پاک کند.
هنگامی که یک سال پیش از مقبره کوروش کبیر دیدن کردم، هم احساس شادی هم غم داشتم. من احترام زیادی برای پدر ایران باستان قائل بودم؛ اما دیدم که چگونه منطقه اطراف مقبره، تراژدی ایران امروز را نمایان میکند. نگهبان مقبره روی یک صندلی باغ زیر یک چتر رنگارنگ شکسته با لبخند نشسته بود. سنگریزههای اطراف محیط مقبره پر از علف هرزه بود. نشستن آنجا، با یونیفرم و کفش فرسوده روی یک صندلی زنگ زده زیر یک چتر پژمرده در مقابل مقبره کوروش کبیر، او تصویر دیروز و امروز این سرزمین را در یک تصویر جمع کرده بود.
ایران باستان، گذشته با شکوه و پر آوازه. ایران امروز خراب شده و خمیده.
من همین تراژدی را در تصویر محمود احمدینژاد که چفیه مشکی را روی شانههای بازیگر نقش کوروش کبیر میاندخت، میبینم. این نماد بیرحمی در دوره کنونی، روی شانههای کسی که به عنوان سمبل صداقت و بخشندگی و رهبری نیکاندیش شناخته شده است. این به شدت مرا عصبانی کرد که امروز میتواند آسیب زیادی به گذشته برساند.
با این حال ممکن است امیدی در این تراژدی باشد. منشور کوروش نقش بسیار مهمی در تبلیغات شاهنشاهی محمدرضا پهلوی به عنوان سمبل پادشاهی در ایران در جشن 2500 ساله شاهنشاهی ایفا میکرد. تطبیق هویت شاه با کوروش باعث شد که او این حرفها را در کنار مقبره کوروش بگوید که برای بیشتر ایرانیان اهانتآمیز بود «شاه کوروش کبیر، پادشاه پادشاهان، پادشاه هخامنشیان، پادشاه سرزمین ایران باستان، من شاهنشاه ایران، این سلام را از طرف خود و ملتم تقدیم میکنم. کوروش، پادشاه بزرگ، پادشاه پادشاهان، اصیلترین اصیلها، قهرمان تاریخ ایران و جهان، آسوده بخواب که ما بیداریم و همیشه بیدار خواهیم ماند».
همانطور که میدانیم شاه بعد از این بیانات مدت زیادی بیدار نماند. بیایید آرزو کنیم و ایمان داشته باشیم که این توقف کوتاه منشور کوروش در ایران، رژیم ایران را که بسیار ظالمتر از کسی است که خود را شاهنشاه ایران خواند، به سوی نابودی رهنمون سازد.
در مورد تصویر محمود احمدینژاد رییسجمهور صحبت میکنم وقتی که به منشور کوروش که به موزه ملی ایران قرض داده شده، نگاه میکرد. نمیتوانستم به پوزخند خودخواهانه احمدینژاد بیشتر از پنج ثانیه نگاه کنم. آن قدر عصبانیام میکرد که صفحه کامپیوتر و دست راست من قربانیان بیگناه این خشم میشدند.
دقیقا زمانی که فکر میکردم از این بدتر نخواهد شد، عکس دیگری از مراسم رونمایی از منشور کورش در تهران دیدم که محمود احمدینژاد یک چفیه روی شانه یک بازیگر که نقش کوروش کبیر را بازی میکرد، انداخت.
ده انگشتم را به دو مشت گره کردم و نگاه کردم به قرمز شدن بندهای انگشتم و شنیدم که کوروش کبیر در قبر به خود لرزید.
برای اولین بار بعد از انقلاب 1357 ایران، موزه بریتانیا منشور معروف کوروش کبیر را به ایران میدهد. این منشور به موزه ملی ایران در تهران آورده شد و برای چهار ماه در آنجا میماند. قرار بود منشور در سپتامبر 2009 به ایران قرض داده شود؛ ولی با توجه به اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، موزه بریتانیا از این کار سر باز زد. تهران اخیرا تهدید کرده بود که تا زمانی که منشور به ایران قرض داده نشود، همکاری خود را با موزه بریتانیا قطع خواهد کرد.
یک سال بعد موزه بریتانیا تسلیم شد. چگونه میشود که یکی از بزرگترین موزههای دنیا این قدر کور باشد؟ آیا آنها نمیدانستند که ایرانیان سراسر جهان از اینکه به مسئولان ایرانی اجازه داده میشود به منشور کوروش حتی با یک انگشت دست بزنند، دلخور میشوند؟
بیایید آرزو کنیم و ایمان داشته باشیم که این توقف کوتاه منشور کوروش در ایران، رژیم ایران را که بسیار ظالمتر از کسی است که خود را شاهنشاه ایران خواند، به سوی نابودی رهنمون سازد
موزه بریتانیا در مطلب مطبوعاتی خود میگوید: «با این حال که روابط ایران و بریتانیا در حال حاضر دچار مشکل است؛ ولی مسئولین موزه بهتر دیدند تا روابط فرهنگیای که طی سالیان شکل گرفته برقرار بماند، روابطی که به خودی خود میتواند به روابط بهتر مبتنی بر گفتگو، انعطاف و فهم بیانجامد».
حرفهای بیمعنی، من فکر میکنم حتی موزه بریتانیا هم یک کلمه از حرفهایی که زده را باور ندارد. موزه ملی ایران در دست رژیمیست که کاملا دشمن تاریخ پیش از اسلام کشور و مخصوصا پیکر تاریخی کوروش کبیر است. موزه بریتانیا میتوانست اعتراض شدید خود را با امتناع از دادن این اثر تاریخی به رژیمی که از کوروش کبیر نفرت دارد، نشان دهد. آنها میتوانستند از این فرصت مناسب برای اشاره کردن به جنایات رژیم ایران که علیه تاریخ قبل از اسلام مرتکب شده، استفاده کنند.
فقط یک نگاه به آنچه اخیرا گذشته، نمونههای برجستهای از بیاحترامی به تاریخ ایران کهن را به ما میدهد. ساخت سد سیوند در شمال غربی شیراز باعث صدمه زدن به مناطق غنی باستانشناسی شد. در کنار 130 منطقه باستانشناسی، توجه بیشتر به تاثیرات سد روی میراث جهانی یونسکو بود. مخصوصا پاسارگاد، پایتخت تاریخی امپراطوری ایران که توسط کوروش کبیر ساخته شده بود و مقبره کوروش. باستانشناسان معتقدند مخزن آبی که با سد درست شده، رطوبت را افزایش میدهد و در نتیجه مجموعه پاسارگاد را تهدید میکند.
مثال دلآزار دیگر، به علت احداث خط را آهن شیراز ـ اصفهان که در فاصله پانصد متری از منطقه تاریخی نقش رستم قرار دارد، مقبره خشایار شاه در خطر تقسیم شدن به دو قسمت است. در ژانویه 2010 تحقیقات کارشناسی نشان داد که سطح زمین در پای نقش برجسته «نقش رستم» پنج سانتیمتر فرو رفته. بعضی از کارشناسان معتقدند که خط آهن شیراز ـ اصفهان که از فاصله یک کیلومتری نقش رستم میگذرد و لرزش حاصل از رد شدن قطار، دلیل این مسئله است.
بیشتر از این احتیاج به گفتن است؟ این یک توهین به تاریخ ایران و همچنین قسمت بزرگی از تاریخ جهان است که موزه بریتانیا راضی به دادن منشور کوروش کبیر به رژیمی شد که هیچ احترامی برای تاریخ ایران باستان و کوروش کبیر قائل نیست.
رژیم متعصب ایران، حتی از کوروش به خاطر اینکه او تمام چیزهایی که آنها هیچ ارزشی برایش قائل نیستند را یادآوری میکند، متنفر است. یک نگاه به خود منشور کوروش بیاندازید. نوشته خطی روی شیء توضیح میدهد که چگونه کوروش، بابل قدیم را 539 سال قبل از میلاد تسخیر میکند و آخرین پادشاه بابل را دستگیر میکند. همچنین میگوید چگونه زیارتگاههای خدایان مختلف را بازسازی میکند، انسانهای زیادی را که توسط بابلیها به بردگی گرفته شده بودند، آزاد میکند و ترتیب باز گرداندن آنها به سرزمین پدریشان را میدهد. اشارهای به یهودیانی که به عنوان برده توسط «نبوچان نظر» به بابل آورده شده بودند، نمیکند؛ اما آزادی آنها نیز قسمتی از آن حکومت بود. از منشور کوروش کبیر اکثرا به نام قدیمیترین منشور حقوق بشر نام برده میشود و به عنوان نماد انعطاف و احترام به افراد مختلف و عقیدههای (ادیان) مختلف ارزش بسیاری دارد.
انعطاف … احترام … حقوق بشر. رژیم کنونی ایران با این کلمات بیگانه است. باور نمیکنم خیلی از ایرانیها میترسند که رژیم به منشور آسیب برساند یا حتی آن را از بین ببرد. این چیزی نیست که مرا نگزان میکند. چیزی که مرا نگران میکند این است که یک کشور اروپایی بار دیگر فرصت را برای مجکوم کردن کارهای غلط جمهوری اسلامی از دست داد. این باعث میشود تحریمهای اتحادیه اروپا به نظر مسخره بیاید. چیزی که مرا نگران میکند این است که بریتانیا بار دیگر مردم ایران را با دادن منشور کوروش کبیر به رژیم ایران آزرده کرده است؛ رژیمی که سعی دارد تاریخ ایران باستان را به عنوان سندی دال بر این که این کشور هماکنون عقبماندهتر از 2500 سال پیش است، پاک کند.
هنگامی که یک سال پیش از مقبره کوروش کبیر دیدن کردم، هم احساس شادی هم غم داشتم. من احترام زیادی برای پدر ایران باستان قائل بودم؛ اما دیدم که چگونه منطقه اطراف مقبره، تراژدی ایران امروز را نمایان میکند. نگهبان مقبره روی یک صندلی باغ زیر یک چتر رنگارنگ شکسته با لبخند نشسته بود. سنگریزههای اطراف محیط مقبره پر از علف هرزه بود. نشستن آنجا، با یونیفرم و کفش فرسوده روی یک صندلی زنگ زده زیر یک چتر پژمرده در مقابل مقبره کوروش کبیر، او تصویر دیروز و امروز این سرزمین را در یک تصویر جمع کرده بود.
ایران باستان، گذشته با شکوه و پر آوازه. ایران امروز خراب شده و خمیده.
من همین تراژدی را در تصویر محمود احمدینژاد که چفیه مشکی را روی شانههای بازیگر نقش کوروش کبیر میاندخت، میبینم. این نماد بیرحمی در دوره کنونی، روی شانههای کسی که به عنوان سمبل صداقت و بخشندگی و رهبری نیکاندیش شناخته شده است. این به شدت مرا عصبانی کرد که امروز میتواند آسیب زیادی به گذشته برساند.
با این حال ممکن است امیدی در این تراژدی باشد. منشور کوروش نقش بسیار مهمی در تبلیغات شاهنشاهی محمدرضا پهلوی به عنوان سمبل پادشاهی در ایران در جشن 2500 ساله شاهنشاهی ایفا میکرد. تطبیق هویت شاه با کوروش باعث شد که او این حرفها را در کنار مقبره کوروش بگوید که برای بیشتر ایرانیان اهانتآمیز بود «شاه کوروش کبیر، پادشاه پادشاهان، پادشاه هخامنشیان، پادشاه سرزمین ایران باستان، من شاهنشاه ایران، این سلام را از طرف خود و ملتم تقدیم میکنم. کوروش، پادشاه بزرگ، پادشاه پادشاهان، اصیلترین اصیلها، قهرمان تاریخ ایران و جهان، آسوده بخواب که ما بیداریم و همیشه بیدار خواهیم ماند».
همانطور که میدانیم شاه بعد از این بیانات مدت زیادی بیدار نماند. بیایید آرزو کنیم و ایمان داشته باشیم که این توقف کوتاه منشور کوروش در ایران، رژیم ایران را که بسیار ظالمتر از کسی است که خود را شاهنشاه ایران خواند، به سوی نابودی رهنمون سازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر