۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

کشف دی وی دی رهبر

کشف ( دی.وی.دی ) رهبر در سال ۵۰۰۰ شمسی
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به دو نگاه متفاوت به آثار تاریخی قبل از اسلام از جمله تخت جمشید افزودند : " از یک منظر، این آثار متعلق به جباران تاریخ ایران است و نفرت از استبداد و جباریت، اینگونه آثار را در چشم و دل انسانها از جمله متدینین، بی جاذبه می کند اما از جنبه مثبت، نباید فراموش کرد که این آثار، به هرحال محصول سرپنجه هنرمند، ذهن خلاق، روحیه بلند نظر و ذوق و ابتکار ایرانی است و این واقعیات، تخت جمشید و دیگر آثار تاریخی را در سراسر کشور، مایه افتخار ملت ایران و جزو مفاخر تاریخی این کشور قرار می دهد.

«کیهان»
سال ۵۰۰۰ هجری شمسی؛ خبر می رسد باستان شناسان در زیر خرابه های شهر باستانی طهران، واقع در۴۶درجه و 35 دقیقه شمال و18 درجه و 51 دقیقه شرق جغرافیایی، یک شیء گرد و نقره ای رنگ پیدا کرده اند که بر روی آن نوشته هایی به خط لاتین باستان به چشم می خورد بر روی این شیء گِرد، عباراتی با ماژیک، به خط کج و معوج فارسی باستان نوشته شده است : " عکس های لختی هنرپیشه های زن ایرانی - نرگس ۲ - ده فیلم فارسی قدیمی - گنج قارون، سلطان قلبها، پشت و خنجر، کوچه مردها... ) - ترانه های جواد یساری - نوحه آهنگران -سخنرانی رهبر انقلاب بعد از تهدید آمریکا به موشک باران ایران" . دانشمندان موفق شدند داده های موجود در این لوح را شناسایی کنند :
AkseSexy.jpg – Narges2.mov – JavaadYasaariBaaHaal .mp3 – Dah Filme Farsi.zip –Jaanam Fadaaye Rahbar.avi
با باز کردن فایل آخر، صدا و تصویر رهبر انقلاب اسلامی در آخرین سخنرانی خود در سال ۱۳۸۹ شمسی پخش می شود. متن سخنرانی از این قرار است :
" منم خامنه ای؛ رهبر مسلمانان جهان؛ رهبر بزرگ؛ رهبر توانمند؛ رهبر حکومت اسلامی ( ایران) ؛ رهبر سید حسن نصرالله در لبنان؛ رهبر مقتدا صدر در عراق؛ رهبر چهارگوشه ی جهان اسلام. فرزند سید جواد حسینی خامنه ای، حجتِ اسلام.
آنگاه که به کمک یار و برادرم هاشمی رفسنجانی رهبر شدم، همه ی مردم مرا پذیرفتند چون باید می پذیرفتند. پیش از من و پیش از امام راحل،جباران بر این سرزمین حکم می راندند. آن ها کاری نداشتند جز ساختن کاخ و خوشگذرانی و عیش و نوش. من به این جباریت پایان دادم. به جای کاخ تخت جمشید، در میدان بهشت زهرا حوض خون ساختم. به جای حجاری های ابلهانه از کله ی شیر و هُما، بر سنگ قبر شهدا خطوط زیبا نویساندم. به جای نقش رستم، گرزی به نام برج میلاد سازاندم تا آن را بر فرق سر دشمنان بکوبم. چون غذای من نان و ماست و گاه نیمرو بود،به جای ظروف کنده کاری شده ی نقره و طلا، سفره ی پلاستیکی یک بار مصرف پلاسکو و ظرف ملامین از خود به جا گذاشتم تا آیندگان قناعت بیاموزند. به جای لباس های زربفت و تاج های با شکوه، عبا بر تن و عمامه بر سر کردم تا آیندگان گرد تجمل نگردند و جبار نشوند.
من نسل روزنامه های دشمن را بر انداختم. فرمان دادم کاتبانِ دشمن دوست را چنان در راهروهای ارشاد بدوانند که فکر کتابت را برای همیشه از سر به در کنند. فرمان دادم تا عوامل دشمن را در بند ۲۰۹ به راه راست هدایت نمایند و آن ها را خودی گردانند. ( بر باستان شناسان معلوم نشد که بند ِ ۲۰۹ چیست و در کجا واقع است. به نظر می رسد عددِ رمزی مانند ۶۶۶ برای ایجاد رعب و هراس باشد.) شادمانم آن چه از من به جای می ماند، از سفره ی پلاستیکی تا عبای نائینی، هیچ یک نشانه ی جباریت من نیست و هیچ کس با دیدن آن ها سخن از ظلم و جور نخواهد راند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر