۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

ک - ترانه : ( فقیه عالی قدر )

پرده ی گوشَت پاره را می کند
صدای کر کننده ی تفنگ ها نزدیک می شود
بدنت در انتظار تازیانه ی اوست
در انتظار طعم شلاقش بر لبانت
فریاد جنگ را بشنو
بلندتر از پیش است
شمشیر را در دستش بنگر
برای حکومت بر این سرزمین
تیرها از هر سو بر سرت می بارند
در این شب خوفناک
به زانو بیفت
در برابر « عالی جناب سرخ پوش »
قربانیان گرفتار زنجیر می شوند
صداهای مرگ آلودشان را می شنوی؟
چماق وحشت پیروز می شود
سپاه ترس پیروز شده است
« عالی جناب سیاه پوش » هرگز شکست نخورده
دود از زمین بر می خیزد
جوی خون راه افتاده
صدای چکاچک شمشیرها اوج می گیرد
به خاک بیفت
و در برابر « فقیه عالی قدر » تعظیم کن.
( ک - ترانه )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر